۱۳۸۸ بهمن ۲, جمعه

گرمای بودنت
و نسیمی از جنس نور
حادثه ای دلنشین است
که گیسوانم را می نوازد
دستی به پنجره ام می خورد
و نگاهت اتاقم را روشن می کند ...

لیلا
2 بهمن 1388

۱ نظر:

  1. درود و آفرین آفریدگار زیبایی بر قلم زیبا آفرینتان،

    شعر زیبایتان را خواندم و لذت بردم..

    "یک ساحل پر از شعر" با هفت دوبیتی چشم بر راه

    آمدن بزرگ اندیشی چونان شماست،

    گامهای مهربانانه تان بر چشمهای خیسم با افتخار،

    ردپای واژه هایتان بر خلیج خسته ی خاطراتم به

    یادگار،

    شکوه فرداها به بشکوهی دیروزهای باستانمان...

    پاسخحذف

برایم بنویس