۱۳۹۰ بهمن ۱۷, دوشنبه

گاهی که خیال می کنم خوشبختم
خودم را به خواب می زنم
تا رد نوازش هایت را دوباره پیدا کنم
می خواستی شاعر چشم هایم باشی
قاتل خنده هایم شدی
آن سوی رویا بی هیچ تاملی به دیدنم بیا
شاید حضور دستهایت
عاشقانه بیدار کند مرا ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برایم بنویس