۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

چگونه میان این همه حوا بازم خواهی یافت
مرا که هرگز از بهشت رانده نشده ام
و سیب این ممنوع دیرین را
با زنانگی ام متبرک کرده ام
گندم می روید در زهدان بودنم
و دستان جستجو گرت
تنم را بی شرمانه بارور می کند
محبوب من
آدم
با آن نگاه گناه آلود و آغوش پر خواهشت
در سفر تا نهایت جهنم با من باش
و سرگردانی ات را
در هفت آسمان چشمانم پاک بشوی
این فریب نیست
داستان هستی ست
و همه ی آنچه مرا تا ابد با تو پیوند می دهد

لیلا
9 خرداد 1388

۲ نظر:

برایم بنویس