۱۳۹۰ آبان ۴, چهارشنبه

باد بود
و ابر بود
و آفتاب
و دستان تو که نفس ها را محکم گرفته بود
آه بود
و اشک بود
و شعر بود
و نگاهت که روزگارم را دیوانه می کرد
این واژه ها که می ریزند بر تنت
و این خنده ها که می شکفند بر پیرهنت
بوی باران می دهند
و طعم اشک
و خاطرات زنی که خواستنش آغوشت را شعله ور کرد...
لیلا
چهارم آبان 1390

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برایم بنویس