۱۳۸۸ فروردین ۲۴, دوشنبه

یک تکه ابر هم در آسمان نیست
آبی تا چشم کار می کند.
اینجا که لم می دهم
پنجره را آسمان پر می کند.
و تنها لکه های آن
طیاره هایی که به این سو و آن سو می پرند!
و من در انیشه ی اینکه
چقدر ساده دلانه نقش آمدن تو را تصویر می کردم!
حالا می دانم اما
هرگز خیال آمدن در سرت نبود!
با اینهمه هنوز هم طیاره ها را تماشا می کنم
و آبی آسمان را ...

لیلا 12 آوریل 2009

۲ نظر:

  1. و آبی آسمان ٬خود٬ دوست داشتنی است.

    با تمام لکه ها
    ٬چه سیاه چه سپید

    ع.رضا

    پاسخحذف
  2. در ادامه شعر بهمن ماه شما
    ______________________

    دستان تو در دستم
    لرزان غزلی در دست
    آرام نگاهی
    به صفای ترس یک بوسه کوتاه
    در ساعت اول
    لرزان نوایی از سر خواندن آن یک غزل عشق
    لرزان دست معشوقه ام در دست

    پاسخحذف

برایم بنویس