میلادت همین روزهاست
همین ساعت ها
خیالت همین جاهاست
همین کناره ها
چشمانت همین اطراف
همین گوشه هاست...
می خواهم ببوسمت
نیستی
خواب می بینم
هوا روشن است
شهریور از راه می رسد
می آید تا در حضور نسیم
شعر تو را تکرار کند
تا آسمان نقش لبخندت را ببارد
تا رودها در نام تو جاری شوند
ومن همیشه می دانستم این وقت سال
پر از صدای بال پروانه هاست...
لیلا
شهریور 1390
دو داستان
۵ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برایم بنویس