به تعبیر آسمان
عشق معجزه ایست که
مومن ترین پیامبران را آواره کو ه ها می کند
و من که ایمان آورده ام به آب
دریا را به تشنگی سجده می کنم
افامه می بندم بر صلابت باد
و وضو می کنم با طراوت ابر
ساحت مقدسی ست، ساحت باران
پر جذبه همچون کعبه ی قلبت
گوش کن محبوبم
من اجابت تنهایی شبهای توام
آیه های خلقت از انگشتانم جاری ست
و روح قدسی آرزوها
در سیاهی چشمانم دمیده می شود
از اولین روز خلقت
به چشمانت اقتدا کردم
تا کائنات شکل دست های تو گرفتند
نگاه کن
اوراد آسمانی
سالهاست در موج گیسوانم آواره اند
و نفس هایم امروز
بوی غربت یوسف گرفته اند
نزدیک تربیا
من به ریشه های اندوه
به عمق بودن خیلی نزدیکم
دلم را در آغوش بگیر
رستگارم کن...
لبلا
شهریور 1390
دو داستان
۵ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برایم بنویس