زنجیری غربتم
شعرهایم گواه آوارگی ست
زنی که چشم هایش
آرزوی رسیدن ها را می بارد
و شانه هایش
سنگینی رفتن ها را صبر می کند.
نمی خواهم دوباره پیدایم کنی
و به عاشقانه هایم بی صدا بخندی
می خواهم در آغوشی پنهان شوم
که بودن ام را باور کند...
لیلا
شانزدهم آذر نود
دو داستان
۵ سال قبل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برایم بنویس