۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

تمام سرودها را بر پلک هایت می نویسم
و هر چه از آیه های زمینی و اوراد ملکوتی
به یاد دارم در گوش ات زمزمه می کنم
بره های گمشده در برهوت دستانت را دوباره پیدا می کنم
و دریاها را بر آستان حضورت دو نیمه خواهم کرد
افسوس فاصله ای بین ماست
که نامی ندارد
و واژه ای شبیه عشق در قالبش نمی گنجد
درست مثل آمدن و دوباره رفتنت
نفس هایم را که در سینه حبس کرده ای
به صدایم باز گردان ...

لیلا
جمعه 29 آبان 88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برایم بنویس